در هر سازمانی، چهار رکن دیجیتالی شدن داریم. این ارکان، مسیر گذار را ترسیم میکنند و در عین حال چالشهایی را که با تحول دیجیتال همراه است، در نظر میگیرند.
1.شناسایی چشمانداز دیجیتال
اولین قدم در مهاجرت دیجیتال، تعیین معنای «دیجیتالی» برای سازمان شماست. به چه اهدافی میخواهید برسید؟ همانطور که قبلاً ذکر شد، گذار دیجیتال فقط مربوط به لجستیک نیست. بلکه مربوط به تغییر الگوی بزرگتری است که باید از بالا به پایین در یک سازمان رخ دهد.
برای فراهم کردن زمینه برای یک جنبش دیجیتال موفق، تیم اجرایی و بخش فناوری اطلاعات شما باید برای ایجاد تصویری واضح از وضعیت مثبت آینده همکاری کنند. چشمانداز دیجیتال، آیندهنگر است و «آنچه که ما میخواهیم به عنوان یک سازمان به آن تبدیل شویم» را همزمان با شروع به پذیرش فناوریهای دیجیتال نوظهور تعریف میکند.
طبق گفته مککینزی ، شرکتها باید ارزشهای خود را در ابتدای مسیر تعریف کنند و تحول دیجیتال را در هسته دستور کار خود قرار دهند. این شامل تمایل به سرمایهگذاری در DX و تعهد به اهداف تعیینشده از طریق اهداف مشخص شده است.
اکسنچر گزارش میدهد که تنها ۸٪ از سازمانها مایل به تعهد به بازآفرینی کامل سازمانی هستند. اکثریت (۸۶٪) بیشتر پذیرای تغییر بخشهایی از کسبوکار خود در یک زمان هستند. بقیه (۶٪) بر بهینهسازی در ظرفیت محدود تمرکز میکنند و به عنوان بخشی از عملیات خود، بر فناوری تمرکز نمیکنند.
در حالت ایدهآل، سازمانها باید پذیرای یک بازآفرینی کامل در جبهه DX باشند - اما همیشه اینطور نیست. چه به دلیل محدودیتهای زمانی یا بودجهای یا صنعتی که در آن عضویت دارند، بسیاری از کسبوکارها ترجیح میدهند رویکرد محافظهکارانهتری به تحول دیجیتال داشته باشند. نکته کلیدی این است که بفهمید چه چیزی برای سازمان شما مفید است. همچنین باید در نظر بگیرید که چگونه میتوانید بین پذیرش فناوری جدید و تنظیمات فعلی خود تعادل برقرار کنید.
2. ترسیم نقشها و آموزش
آمادهسازی نیروی کار گامی حیاتی در سفر دیجیتال شماست. اما قبل از آن، ارزیابی مهارتهای کارکنان ضروری است. به این ترتیب، میتوانید شکافهایی را که ممکن است پذیرش فناوری جدید را کند کنند، شناسایی کنید.
آموزش کارکنان در زمینه شایستگیهای جدید برای رفع شکافهای مهارتی ضروری است. این امر به ویژه در صنایعی که نوآوری ممکن است با مقاومت مواجه شود، صادق است. تیم شما باید نقشها را مجدداً بررسی کند تا بتوانید استعدادهای جدید را استخدام کنید و در صورت نیاز، نقشهای از رده خارج شده را تغییر دهید یا منحل کنید.
مککینزی گزارش میدهد که یکی از مهمترین محرکهای موفقیت در تحولات دیجیتال، توسعه استعدادها و مهارتها است. شما باید تمرکز دقیقی بر قابلیتهای دیجیتال نیروی کار خود داشته باشید. در اینجا چند نکته آورده شده است:
تعریف مجدد نقشها: نقشها و مسئولیتهای کارکنان باید با اهداف تحول دیجیتال شرکت همسو باشد. طبق گفته مککینزی، این گام به تنهایی شانس موفقیت استراتژیهای شما را ۱.۵ برابر افزایش میدهد.
جذب یکپارچهسازان و مدیران نوآوری: نقشهای اختصاص داده شده به نوآوری و یکپارچهسازی، شکاف بین سیستمهای جدید و قدیمی را پر خواهند کرد. این نقشها، ادغام ابزارها و روشهای دیجیتال را در گردشهای کاری فعلی هدایت میکنند.
استخدام بر اساس مهارتها: سرمایهگذاری روی استعدادهای دیجیتال مناسب میتواند برنامهریزی نیروی کار را تا ۲۷٪ افزایش دهد. به خصوص زمانی که تیمهای منابع انسانی، افراد را بر اساس مهارتهای خاص مورد نیاز برای پشتیبانی از ابتکارات DX سازمان استخدام میکنند.
3. ایجاد فرهنگ دیجیتال
اختلال در قلب همه تحولات دیجیتال قرار دارد و به ندرت پیش میآید که تغییر بدون مقاومت رخ دهد. چشمانداز دیجیتال باید از مبلغان دیجیتال در ایجاد فرهنگ دیجیتال شرکت پشتیبانی کند. سپس آنها باید فرهنگ را در اسرع وقت به دیگران منتقل کنند. همچنین، از همان ابتدا با شفافیت به نگرانیهای کارمندان رسیدگی کنید.
به نگرانیهای مربوط به نقشهای جدید، ارتقای مهارتها و همکاری با فناوریها (مانند هوش مصنوعی) رسیدگی کنید. همچنین، اطمینان حاصل کنید که همه چیز با اهداف DX شما همسو است. نوعی چابکی وجود دارد که ناگزیر با تحول دیجیتال همراه است - و این ممکن است برای برخی از کارمندان شوکآور باشد.
مهم است به همکاران یادآوری کنیم که متمرکز کردن دادهها و تجزیه بخشهای مجزا برای موفقیت کسبوکار - بهویژه در فرهنگ دیجیتال یک شرکت - بسیار مهم است. همچنین به آنها کمک میکند تا کار خود را با کارایی بیشتری انجام دهند. در اینجا چند گام وجود دارد که میتوانید برای حمایت از نیروی کار خود در مسیر تحول دیجیتال بردارید:
تمرین ارتباط و درک متقابل: با تغییر به سمت دیجیتال، شکافهای مهارتی وجود خواهد داشت. اطمینان از اینکه کارکنان از این شکافها بیارزش نشوند، بسیار مهم است. همانطور که در بخش قبل ذکر شد، فرصتهایی برای ارتقای مهارت و آموزش ایجاد کنید و به کارکنان اجازه دهید آزادانه در مورد نگرانیهای خود سوال کنند.
به کارمندان زمان برای تطبیق بدهید: حتی هوش مصنوعی هم قبل از ورود به بازار، با حجم عظیمی از دادهها آموزش میبیند. همین امر در مورد کارمندان شما نیز صادق است. یک جدول زمانی واقعبینانه برای گذار تعیین کنید. به کارمندان زمان کافی بدهید تا با تغییرات محیط کار خود و ابزارهای جدید آشنا شوند.
فرهنگ استارتاپی را پرورش دهید: رهبران، تغییر فرهنگی را هدایت میکنند. اما آنها همچنین باید کارمندان را تشویق کنند که در طول این تحول، پذیرا و خلاق باشند. نیروی کار باید با فناوری به عنوان چیزی که همکاران میتوانند آزادانه در مورد آن کاوش و آزمایش کنند، رفتار کند.
4. دگرگون کردن مدیران ارشد
انتقال قدرت از نسل بیبی بومر به نسل هزاره، محیطهای کاری را به سمت فرهنگی با اولویت فناوری سوق میدهد. این امر نشاندهندهی تغییر سریع و فزاینده از زیرساختهای آنالوگ به دیجیتال در شرکتهایی با مدیران ارشد نسل هزاره است.
اگرچه نسل هزاره مانند نسل Z بومیان دیجیتال نیستند ، اما برای چابکی که فناوری میتواند ارائه دهد ارزش قائلند. نسل هزاره در دنیایی عمدتاً آنالوگ متولد شدهاند، اما درست زمانی بزرگ شدهاند که دنیای دیجیتال در حال شکلگیری بود. این امر آنها را در موقعیت مناسبی برای درک قدرت دگرگونکننده فناوری قرار میدهد.
بیشتر مدیران ارشد نسل هزاره به طور طبیعی به سمت تحول دیجیتال گرایش دارند. حتی اگر این کار را نکنند، هنوز هم نیاز به بهرهگیری از غرایز فنی خود را برای همگام شدن با چشمانداز کسبوکار که به سرعت در حال تحول است، درک میکنند.
در اینجا چند نکته وجود دارد که میتواند به تیمها در جهت پذیرش رویکرد اولویت فناوری کمک کند:
دیدگاه دستگاه-محور داشته باشید: گوشیهای هوشمند نحوه خرید، درخواست خودرو، سفارش غذا و حتی پخش زنده را تغییر دادهاند. با توسعه فناوری، سازمانهای مدرن مبتنی بر دستگاه، در مقایسه با رقبای خود دست بالا را خواهند داشت. دستگاهها به کسبوکارها کمک میکنند تا با مشتریان در جایی که بیشترین زمان را میگذرانند، ملاقات کنند و تجربیات مدرن مشتری را تقویت کنند.
استفاده از فناوری برای بهبود - نه جایگزینی: مردم نمیتوانند تصمیم بگیرند که آیا فناوری جدید (مانند هوش مصنوعی) را دوست داشته باشند یا از آن بترسند. شرکتها باید دیدگاهی اطمینانبخش در مورد این فناوری به اشتراک بگذارند. آنها باید به کارمندان بفهمانند که این فناوری برای بهبود فرآیندها آمده است، نه جایگزینی برای مشاغل.
درک کنید که نوآوری هرگز پایان نمییابد: فناوری دائماً در حال تکامل است. سازمانهای مدرن که به دنبال مهارت دیجیتالی بیشتری هستند، باید درک کنند که نوآوری یک فرآیند بیپایان است. هنگامی که فناوریهای مورد نیاز شرکت خود را اتخاذ میکنید، درک محیط فناوری جدید شما مهم است. مطمئن شوید که میدانید چند وقت یکبار به ارتقاء نیاز دارد و چه نگهداریهایی (توسط شما یا ارائه دهنده سیستم شما) مورد نیاز است.